اقا یه پسر بود به اسم ییلماز عاشق دختری به نام زلیحا میشه
اقا یه پسر بود به اسم ییلماز عاشق دختری به نام زلیحا میشه بعد یکی به اسم دمیر میاد زلیحا رو مجبوری میگیره بچه دار میشن دمیر میگه چون این بچه از اون پسره هم هست دعوا میوفته فلان یه دختر دیگ میارن اقا اون ییلماز میره یه زن دیگ میگیره به اسم مژگان زندگیشون رو میکنن نمیدونم چی میشه میان بغل خونه اون دمیر و زلیحا خونه میگیرن این مژگان و ییلماز بچه دار میشن بعد این دوتا که هنوز عاشق هم بودن ییلماز و زلیحا از خونه فرار میکنن این دمیر اینارو میگیره بعد یه گلوگه به ییلماز میزنه یییلماز میره بیمارستان برمیگرده دمیر رو میزنه بعد این زلیحا و اون مامان دمیر دعواشون میوفته دست زلیحا تفنگ هست بعد دمیر میرسه
دمیر: اونو بزار یرجاش
زلیحا: نزدیک نشو میزنما میزنم
دمیر: زلیجا اونو بزار زمین
ننه دمیر: اونو بزار زمین دخترم
زلیحا با تفنگ دمیر رو میزنه میره زندان
هنوز خیلی جاهاش مونده
(فیلم ترکی به این میگنا)
تو کامنتا چرت و پرت نگین
دمیر: اونو بزار یرجاش
زلیحا: نزدیک نشو میزنما میزنم
دمیر: زلیجا اونو بزار زمین
ننه دمیر: اونو بزار زمین دخترم
زلیحا با تفنگ دمیر رو میزنه میره زندان
هنوز خیلی جاهاش مونده
(فیلم ترکی به این میگنا)
تو کامنتا چرت و پرت نگین
- ۱.۹k
- ۲۳ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط