و حصار این شهر خشتی بود پوسیده

🌾🪴



امید؛
جوانه ایست در وجودم...





امید
تکیه گاهی استوار می جُست
و هر حصار این شهر
خشتی بود پوسیده...










#احمد_شاملو#امید#شعر_نو#جوانه_سبز#ویسگون
دیدگاه ها (۸)

زندگی خنده کنان شاهد جان دادن ماست.

تو چای بریز من دنیایی را به پایت

تسلیت

افسوس همیشه تو را به باد میدهم.

---پارت ۱: سکوت شبانهباران آرام روی خیابان‌های خیس شهر می‌با...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

«قدم بر راه خویش بگذار، حتی اگر دیگران جهتِ نگاهشان را از تو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط