نشست تو ماشین دستاش می لرزید بخاری روشن کردم گفت
نشست تو ماشین... دستاش می لرزید... بخاری روشن کردم... گفت:« ماشینت بوی دریا میده...» گفتم: « ماهی خریده بودم..» گفت: « ماهی مُرده که بوی دریا نمیده..!» گفتم: « هرچیزی موقع مرگ، بوی اونجایی رو میده که دلتنگشه!!» گفت: «پس من بمیرم، بوی تورو میدم....»
- ۱۳.۴k
- ۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط