part
part 121
جنیور: حلقه قشنگ
سوزومه: اوم اره خیلی قشنگ
جنیور: خوشحالم خوشت اومده خب بریم غذا بخوریم بعد بر میگردیم خونه
سوزومه: اوکی بریم
بعد یک ساعت از همه مهمونا خداحافظی کردیم خاله اینا رفتن خونه مامان و منو جنیور کایا و هارو هم رفتیم خونم یا بهتر بگم خونه جدید هارو و کایا بعد ده مین رسیدیم همه باهم پیاده شدیم
تموم خونرو بهشون نشون دادم انگار خوششون اومده بود بعد نشون دادن خونه ازشون خداحافظی کردیمو رفتیم خونمون وقتی رسیدیم یه دوش نیو ساعته گرفتم تا خستگیم در بره لباس خوابمو پوشیدمو رو تخت ولو شدم که جنیور اومد
جنیور: با این وضع میخوای بخوابی
سوزومه: مگه چشه
جنیور: چش نیست بلند شو موهاتو خشک کنم بعد بخواب
سوزومه: ول کن توروخدا حوصله ندارم
جنیور: پاشو مریض میشی کار دستم میدی
سوزومه: اوففف اوکی
بلندشدمو روی صندلی میز ارایشی نشستم جنیور سشوار رو اوردو موهامو خشک کردو شونه کشید بعد تموم شدن کارش بلند شدمو روی تخت خوابیدم اونم رفت حموم تو خواب و بیداری بودم که جنیور از پشت بغلم کردو به خوش جسبوند
جنیور: میدونی سوزی با این که به اجبار باهام ازدواج کردی ولی به این که الان قانونن مال منی و کسی نمیتونه نزدیکت شه خوشحالم میکنه تمام تلاشمو میکنم که حس یکطرفم به تو دوطرفه شه خیلی دوست دارم جوری که نبودت رو دیگه نمیتونم تصور کنم
دیگه هیچی نگفتو بعد چند مین خوابم برد
دوتاشون باهم خوابیدن ساعت حوالی یازده سوزومه با صدای تایپ بیدار شد جنیور داشت با کمپیوتر کار میکرد چراقا خاموش بودو چراغ مطالعه رو روشن کرده بود
سوزومه: ساعت چنده(خوابالود)
جنیور: فک کنم حوالی یازده
سوزومه: نخوابیدی؟
جنیور: نه یه ساعت پیش بیدارشدم
سوزومه: اوم داری چیکار میکنی
جنیور: جک جزوه هارو فرستاده دارم مینویسم
سوزومه: واای خوب شد گفتی منم جزوه های این هفته روننوشتم
سوزومه از جاش بلند شدو لبتابشو از روی میز برداشت و چراقلرو روشن کرد روی تخت نشست لبتابش رو باز کرد سوفیا جزوه هاو فایل صوتی و نکته برداری هاش رو فرستادت بود سوزومه هدفون رو برداشتو فایل هارو با نکته برداری گوش داد بعد نشستو جزوه هارو نوشت بعد چند مین پیام اومد
لیلی: چرا الان انلاینی
سوزومه: نباید باشم
لیلی: اره
سوزومه: وات
لیلی: اخه شب برای زنی که اولین شبشه
سوزومه: اوففف لعنت هرچی زهن منحرف...... امروز چندمه
لیلی: چهارمـ...... واااای خدا دلم برات سوخت
سوزومه: این که جر بخورم دلت برام نمیسوزه به پریود بودنم میسوزه
جنیور: حلقه قشنگ
سوزومه: اوم اره خیلی قشنگ
جنیور: خوشحالم خوشت اومده خب بریم غذا بخوریم بعد بر میگردیم خونه
سوزومه: اوکی بریم
بعد یک ساعت از همه مهمونا خداحافظی کردیم خاله اینا رفتن خونه مامان و منو جنیور کایا و هارو هم رفتیم خونم یا بهتر بگم خونه جدید هارو و کایا بعد ده مین رسیدیم همه باهم پیاده شدیم
تموم خونرو بهشون نشون دادم انگار خوششون اومده بود بعد نشون دادن خونه ازشون خداحافظی کردیمو رفتیم خونمون وقتی رسیدیم یه دوش نیو ساعته گرفتم تا خستگیم در بره لباس خوابمو پوشیدمو رو تخت ولو شدم که جنیور اومد
جنیور: با این وضع میخوای بخوابی
سوزومه: مگه چشه
جنیور: چش نیست بلند شو موهاتو خشک کنم بعد بخواب
سوزومه: ول کن توروخدا حوصله ندارم
جنیور: پاشو مریض میشی کار دستم میدی
سوزومه: اوففف اوکی
بلندشدمو روی صندلی میز ارایشی نشستم جنیور سشوار رو اوردو موهامو خشک کردو شونه کشید بعد تموم شدن کارش بلند شدمو روی تخت خوابیدم اونم رفت حموم تو خواب و بیداری بودم که جنیور از پشت بغلم کردو به خوش جسبوند
جنیور: میدونی سوزی با این که به اجبار باهام ازدواج کردی ولی به این که الان قانونن مال منی و کسی نمیتونه نزدیکت شه خوشحالم میکنه تمام تلاشمو میکنم که حس یکطرفم به تو دوطرفه شه خیلی دوست دارم جوری که نبودت رو دیگه نمیتونم تصور کنم
دیگه هیچی نگفتو بعد چند مین خوابم برد
دوتاشون باهم خوابیدن ساعت حوالی یازده سوزومه با صدای تایپ بیدار شد جنیور داشت با کمپیوتر کار میکرد چراقا خاموش بودو چراغ مطالعه رو روشن کرده بود
سوزومه: ساعت چنده(خوابالود)
جنیور: فک کنم حوالی یازده
سوزومه: نخوابیدی؟
جنیور: نه یه ساعت پیش بیدارشدم
سوزومه: اوم داری چیکار میکنی
جنیور: جک جزوه هارو فرستاده دارم مینویسم
سوزومه: واای خوب شد گفتی منم جزوه های این هفته روننوشتم
سوزومه از جاش بلند شدو لبتابشو از روی میز برداشت و چراقلرو روشن کرد روی تخت نشست لبتابش رو باز کرد سوفیا جزوه هاو فایل صوتی و نکته برداری هاش رو فرستادت بود سوزومه هدفون رو برداشتو فایل هارو با نکته برداری گوش داد بعد نشستو جزوه هارو نوشت بعد چند مین پیام اومد
لیلی: چرا الان انلاینی
سوزومه: نباید باشم
لیلی: اره
سوزومه: وات
لیلی: اخه شب برای زنی که اولین شبشه
سوزومه: اوففف لعنت هرچی زهن منحرف...... امروز چندمه
لیلی: چهارمـ...... واااای خدا دلم برات سوخت
سوزومه: این که جر بخورم دلت برام نمیسوزه به پریود بودنم میسوزه
- ۴.۵k
- ۰۱ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط