قدیما وقتی مایوس میشدم بی بی میگفت ننه جون غصه نخور خدا

قدیما وقتی مایوس میشدم بی بی میگفت، ننه جون غصه نخور، خدا از راه بی گمون درستش می‌کنه!
بی بی راست می‌گفت...
اون راه بی گمون همیشه به وقتش بود....
امروز که توی قفسه کتابهای قدیمی غوطه ور بودم، فکرشو نمی‌کردم لابلای کاغذهای کاهی کتاب شعر قدیمی این پر ارغوانی قشنگ را پیدا کنم
انگار داشتم توی شهر فرنگ، خاطرات قدیمی خودم را می‌دیدم
اون پر هیچ بود، اما یه دنیا حس خوب و خاطره داشت
انگار از راه بی گمون رسید و یادم آورد همه چیز یه روزی به وقتش درست میشه! چون همیشه درست شده! به وقتش....به قول بی بی....از راه بی گمون....
دیدگاه ها (۰)

آسمان صاف بود و آفتاب می‌سوزاند، انگار عرفه را در خود صحرای ...

از درخشش خورشید لذت ببراما اگر آسمان ابری شد برای رفتن خورشی...

دهه هفتاد که برای اولین بار این آهنگ گروه متالیکا را شنیدم خ...

«إنت عمري»

تکپارتی نامجون

اسم: بانو یون سن: حدود ۶۰ سالنقش: مادر جونگ‌کوکمحل زندگی: طب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط