پارت

پارت 4

ادامه ویو ته



تو راه داشتم میرفتم خونه که.....


به دختر رو دیدم که ماسک زده و داره میره سمت بیمارستان خیلی شبیه ا‌.ت بود برا همین ماشینو پارک کردم و رفتم دنبالش

رفت پذیرش و بعد داخل یه اتاق بعد از اینکه رفت من رفتم پیش ا‌ون خانمی که ا.ت رفت پیشش و بهش گفتم (مکالمه خانمه و ته)

ته:سلام خسته نباشید

خانمه:سلام مرسی

ته:میخاستم بدونم احيانا اسم اون خانمی که رفت تو اتاق دکتر، پارک ا.ت نیست؟

خانمه:بله درسته خانم پارک ا.ت بودن چطور مگه نسبتی دارین؟

ته: نه...اره....نه....اره دوستمه

خانمه:حالا که دوستتونه من میخام یه چیزی بهتون بگو ام بین خودمون بمونه

ته:ب..بله بفرمایید

خانمه:خانم ا.ت اکثر اوقات با این وضع و حتی بدتر هم میاد اینجا ایقد رفت و امدش زیاد و پشت سر هم هس که دیگه دکترا و حتی من هم دیگه کامل میشناسیمش
من دوس دارم بدونم چرا این شکلی هست و دلیلش چیه اما راستش خجالت میکشم که بپرسم فضولی نباشه اما لطفا ازش بپرسید یا باهاش حرف بزنین اگه مشکلی داره یه ما کمکش کنیم یا حالا پلیس

ته:...ی...ی...یعنی ا.ت همیشه با این وضع میاد اینجا

خانمه:بدتر از این هم دیدمش

ته:..ب...ب...باشه سعی میکنم باهاش حرف بزنم و موضوع‌ بفهمم...اممم خیلی ممنون که بهم گفتید

خانمه:خواهش میکنم انجام وظیفه بود کمکی خاستین به من بگین

ته:خیلی ممنون

‌پایان مکالمه

ادامه ویو ته

از اونجا اومدم بیرون و رفتم تو ماشینم تمام تمرکزم روی در بیمارستان بود تا ا‌.ت بیاد که یهو.....



خماری...خماری...خماری...خماری

شرط پارت بعد 5 لایک✨️🫡
دیدگاه ها (۷)

خب خب این همون پسرست که گفتم اخلاقش تایپمه ها ها😂😈

تمساح چی میگهاسهال چی میگه

تایپ بنده...‌‌

رد دادین کامنت بزارین:)

مرگ بی پایان پارت ۳۱

هرزه ی حکومتی پارت ۸ کوک : ...بلدی غذا درست کنی؟ ا/ت : آرههه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط