نگاهم کردی و بستی به یک لحظه به رگبارم

نگاهم کردی و بستی به یک لحظه به رگبارم،
دلم یک زخمیِ تنها وُ چشمانت دو لشکر بود..


#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#بانوی_احساس
#عکسنوشته
#عاشقانه
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

تنها بمان کنارم و چرایش را نخواهعاشق که منطق و دلیل نمی باید...

بی رحم ترین قطعه ی پاییز همینجاستباران بزند ، شعر بیاید ، تو...

هیچ جا خانه‌ی پدربزگ،مادربزرگ نمیشودجایی که بوی بچگی‌هایت را...

مادر بزرگ همیشه میگفت:دردِ تن، یک جا نمی ماند!کلیه میزند به ...

یک نگاهم کردی و دل با دلت زنجیر شدشهرِ قلبم با سپاهِ چشمِ تو...

لهجه ات...بوی انار میدهدبگوازکدام پاییزآمده ای؟💫اونجا که علی...

تو را به قهوه چه حاجت؟ که چشم‌های خوشَتدو قهوه‌خانه‌ی دنج‌ان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط