Black heart

Black heart 🖤

Part 1


ویو جونگکوک:


*یه روز معمولی دیگه تو اون دانشگاه کوفتی بود......
درسم خوب بود و بیست کلاس رو میگرفتم....
خودم رو کشتم امروز کل دیشب کار های باند چین ریده شده بود توش و تا صبح نخوابیدم بودم
با اعصاب تخمی امتحان فیزیک داشتم.....

زنگ خورد با جیمین رفتیم کافه دانشگاه خراب شده معده هام کویر با عقرب سمی پاچه خوار شده بود.....


جیمین:
هویییی سگ وحشییی
صدای معده هات تا سر کوچه رفت خب بمیری خبر مرگت یه چیزی کوفت کن


جونگکوک:
به درک هفت جد و آبادم.....
بیا بریم یه چی کوفت کنم تا تو رو به جاش نخوردم

جیمین:
الحق که یه گرگ گشنه ای
ماشاالله معده نیست چاه جمکرانه
گمشو بریم یه چیزی بریزم تو حلق قلب سیاه
کی باور میکنه قلب سیاه چقدر اینجوری گشنه مظلوم و کیوته

*خواستم جر وا جرش کنم که افتادم دنبالش*

جونگکوک:
وایسا حرو*م زاده....
دستم بهت برسه تیکه بزرگت گوشت میشه د*یوث


*جیمین تا دید افتادم دنبالش مثل سگ فرار کرد*

جیمین:
تو خواب ببینی من رو گرفتی مستر جئون


جونگکوک:
*دو دقیقه بعد*
دیدی گرفتمت

جیمین:
یعنی من خارتو........
من رو بزار زمین دلقک سامورایی

جونگکوک:
عمته بی فانوس سر به سر من نزار بریم یه چی کوفت کنم

جیمین:
خبر مرگت بیاد الهی

جونگکوک:
من تا تو رو نکشم نمیمیرم عشقم....
شبی میمیرم که زیرم جون بدی

جیمین:
حرو*م‌زاده من ناموس دارم تو بی ناموسی انقدر باهام لاس نزن

جونگکوک:
جوووون خوشگله~ شماره میدی؟؟

جیمین:
استغforالله گمشو نجس تپه.....

ویو جونگکوک:


*بعد از وراجی های آقا رفتیم یه چیزی خوردیم و بعد وارد حیاط شدیم.....
کمی اوضاع کار ها رو واسه جیمین توضیح دادم تا وارد راهرو شدیم و اکیپ تاکسیک تهیونگ رو دیدیم‌که پاچه خواری میکردن و فاز بر میداشتن که خیلی قوین.....*


کافیه دستم قلم شد.....
بیخیال من شید این پارت اول.....تقدیم نگاه های کنجکاو شما



آنچه در پارت بعد خواهید خواند:


...:جووون جئون کوچولو بیا خوش بگذرونیم بانی.....

جونگکوک:دلقک جم کن این چه قیافه ایه؟

....:ددی غیرتی شدی؟


End...