خواستم گم بشوم تا بروی از فکرم ...

غافل از اینکه خیالت همه جا همسفر است..


مرا یارا ! چنین بی‌یار مگذار
ز من مگذر ؛ مرا مگذار ، مگذار

به زنهارت درآمد جانِ چاکر
مرا در هجر ، بی‌زنهار مگذار

طبیب جان نه ، بل عیسیّ وقتی
مرو ما را چنین بیمار مگذار

مرا گفتی که ما را یار غاری
چنین تنها مرا در غار مگذار

تو را اندک نماید هجر یک شب
ز من پرس اندک و بسیار مگذار

دَمم بگسست ، لیکن بار دیگر
ز من بشنو مرا این بار مگذار ...

#مولانا


‌خیال در همه عالم بِرفت و باز آمد
که از حضور تو خوش‌تر ندید جایی را...

#سعدی

از تو کجا گریزم ... ای ... چه‌ توصیفت کنم ..؟
دیدگاه ها (۱)

‌ شرح این آتشِ جان سوز نگفتن تا کی؟‌

😅🤍✨

نه تو می مانی نه اندوه‌ نه هیچ از مردم این آبادی

شب پس از رفتن تو

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط