پارت ۱۲
یه لیوان اب دادم دستش و بعد اون خودم هم اب خوردم.
تهیونگ: ایندفعه دیگه میخوابی؟؟
ات:.......
تهیونگ: جان من بگو اره
ات: حالا بریم بعدا میفهمیم میتونم بخوابم یا نه.
بازم رفتیم رو تخت.
تهیونگ: ببین ات چشاتو ببند و سعی کن کم فکر کنی بعدش خوابت میبره.
چشاشو بست و منم بهش خیره شدم.
حالا هم من خوابم پریده بود و نمیتونستم بخوابم.
ات: یا تهیونگ چرا اونجوری زل زدی به من؟؟؟
تهیونگ: ببخشید ببخشید بخواب( خنده )
*چند مین بعد*
ات خوابیده بود ولی من هنوز داشتم به صورت بی نقصش نگاه میکردم که منم یواش یواش چشام گرم شد و.............
دیدگاه ها (۰)

#پارت۱۲چشام گرم شد و خوابیدم. *صبح*چشامو اروم باز کردم که دی...

#پارت۱۳با ات راجب بچگیمون که چقدر مایه دردسر خانوادمون بودیم...

😁😁تنکس لاو

#پارت۱۱مجبور شدم چیزی نگم چون دکتر گفته بود چند ماه نباید از...

پارت ۱۰# حلقه_سکوت *که یهو منو کشید سمت خودشو از پشت بغلم کر...

#عشق_جنایت 🔪پارت 12لیا:رسیدیم عمارت و من و یِنا رفتیم تو اتا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط