مرور میکنم تو را، دوباره باز در خیال
کشیده ام به بسترت، شبی دراز در خیال
میان بازوان من، تن تو گرم گرم گرم
و رفته عشق بین ما، به خواب ناز در خیال
چو بره آهوان گهی، نگاه تو به دام من
و یا به چنگ میکشد، مرا چو باز در خیال
ترک ترک دلم و بعد صدای چکه های تو
که میچکد به روی من، چه پر نیاز در خیال
و بعد رقص دست تو، به روی شانه های من
که شور میشد و نوا، بدون ساز در خیال...🦋💞

#عاشقانه
#خاصترینم◦•●◉✿
دیدگاه ها (۰)

❣sahar shehim❣تنهاترین بهانه ی دنیای من توییدر رو بروی آینه ...

من که روی از همه عالم به وصالت کردمشرط انصاف نباشد که بمانی ...

در دیده‌ی منجمله خیال اند و تو نقشیبر خاطر منجمله فراموش و ت...

چه قدرساعت شماطه دار بگذارمدو چشم عاشق خود را دچار بگذارمچه ...

دختر ِ حافظ! کجایی؟ آفتاب آورده امزیر ِ باران، کوزه بر دوشم ...

☬⁠。⁠)⁩ عشق آغشته به خون (。☬⁠。⁠)⁩(。☬⁠。⁠)⁩پارت ۶۲ (。☬⁠。⁠)⁩مین ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط