با آن که دلم از غم هجرت خون است

با آن که دلم از غم هجرت خون است
شادی به غم توام ز غم افزون است

اندیشه کنم هر شب و گویم: یا رب!
هجرانش چنین است، وصالش چون است؟
#رودکی
#کاکاوند
دیدگاه ها (۸)

همراهی دائمی با حق

بندبند دل ما...دست نسیم سپرده می‌شود تا سلام ما راجانب سامرا...

کار خالص

کار که گره میخوردو فرمول ها هم کم می آوردنددر حل مشکل ها، با...

چه گویمت که تو خود با خبر ز حال منیچو جان، ‌نهان شده در جسم ...

‍  🌙کاش امشب یک قراری داشتیم ...بی تو حتــی واژه ها گم می شو...

گرچه افتاد ز زلفش گرهی در کارم🌸همچنان چشم گشاد از کرمش می‌دا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط