در ظاهر روی پاهایم ایستاده ام
«در ظاهر روی پاهایمـ ایستاده امـ!
گاهی میخندمـ و گاهی گـ ـریه میکنمـ؛
اما حقیقتـ این استـ که خسـ ـته شدمـ.
میخواهمـ فـ ـرار کنمـ! میخواهمـ برومـ و ناپـ ـدید شومـ...»💔😔
دلتنگتم مثل دلتگیهای زمون بچگیم که بعد رفتن خدابیامرز آقاجونم به سفر دم صبحی وقت نماز صبح زیر لحافم گریه میکردم.
گاهی میخندمـ و گاهی گـ ـریه میکنمـ؛
اما حقیقتـ این استـ که خسـ ـته شدمـ.
میخواهمـ فـ ـرار کنمـ! میخواهمـ برومـ و ناپـ ـدید شومـ...»💔😔
دلتنگتم مثل دلتگیهای زمون بچگیم که بعد رفتن خدابیامرز آقاجونم به سفر دم صبحی وقت نماز صبح زیر لحافم گریه میکردم.
- ۱.۵k
- ۱۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط