شده آیا که تو از زندگی ات سیر شوی
شده آیا که تو از زندگی ات سیر شوی؟
از کلامی و نگاهی شده دلگیر شوی؟
شده در کنج خیالات، ببینی او را
نشود قسمت تو، از غم او پیر شوی؟
شده از عشق به خود لرزی و دیوانه شوی
او رود با دگری و تو زمینگیر شوی؟
شده از دوری لیلی که از اینجا رفته
همچو مجنون شوی و در غل و زنجیر شوی؟
شده که سهم تو تنهایی و غربت بشود؟
شده که عاصی و دلخسته ی تقدیر شوی؟
شده او رفته و تو گشته از این غم ویران
مثل یک خانه ی محتاج به تعمیر شوی؟
نه تو "نوری" نشدی تا که بدانی دردم
نشده مثل من از جان خودت سیر شوی
از کلامی و نگاهی شده دلگیر شوی؟
شده در کنج خیالات، ببینی او را
نشود قسمت تو، از غم او پیر شوی؟
شده از عشق به خود لرزی و دیوانه شوی
او رود با دگری و تو زمینگیر شوی؟
شده از دوری لیلی که از اینجا رفته
همچو مجنون شوی و در غل و زنجیر شوی؟
شده که سهم تو تنهایی و غربت بشود؟
شده که عاصی و دلخسته ی تقدیر شوی؟
شده او رفته و تو گشته از این غم ویران
مثل یک خانه ی محتاج به تعمیر شوی؟
نه تو "نوری" نشدی تا که بدانی دردم
نشده مثل من از جان خودت سیر شوی
- ۶.۱k
- ۱۳ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط