تقدیم حضرت دلدارم

تقدیم حضرت دلدارم:🫀🧿
چنان با خنده می آیی که دل فکر فغان دارد
نمیــدانــی مگـــر بانــو نگــاهت صـد زبــان دارد
شبیــه جلــــوه ی مهــتاب بـــــودی و نمیــدیدم
که مثلت را خــــداونــدم فقط در آسمــان دارد
تصــور کن شبـــی را من کــــنارت بـاز بنشینم
چون آن صیادِ بی رحمم که تیری در کمان دارد
از آنجـــایی که بــامن داشـــتی صــد راز پنهانی
یقین دارم تو هم چون من دلت میلِ بیان دارد
در این دنیـــا بــرادر با بــرادر سخت می ماند
تحمـــل کن مـــرا در روزگــاری که خـــزان دارد
مــرا هــر روز دعــوت کن به دیـدارِ تو می آیم
دلِ دیـــوانه ام هـــر روز رویایـــی عیــــــان دارد
در آغـــوشم بگیـــر ای آشنـــای صــــبحِ دیروزم
تو آن دلــدارِ زیبایــــی، که قلبــی مهربان دارد
مرا دلبسته ات کردی و گفتی عاشقم هستی
خدا را شُکــر میگـــویم عدالت در جهـــان دارد🦋🦋

#saharshehim💖

#عاشقانه
#چشم_آهوم
دیدگاه ها (۰)

سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانمرنگ رخساره خبر می‌دهد از ح...

‌          دیشب كه غم ‌چونانِ شب، تاری و سرماآیینه‌ی مهر تو ...

میترسم اگرغم ، ثمری داشته باشددر جنگل ِ عاشق تبری داشته باشد...

نیم به هجر تو تنها، دو همنشین دارمدل شکسته یکی، جان بی قرار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط