بیا ببین این گِل نشسته رو ، فقط بیا بیا و دیگه نرو .

|تو‌به‌معنای‌نفس|
براش نوشتم
- کاشکی بودی اینجا ! بد گرفته دلِ لاکردارم !
فرستاد
+ چشماتو ببند و خیال کن همونجام ، کنارت !
دستامو بی‌رمق رقصوندم رو کیبورد
- نه آخه !
یه دردایی هست که هیچ جوره درمون نمی‌شه ،
فقط باید خودتو جا کنی توی دو وجب آغوش یار
و سر بذاری رو تالاپ تولوپِ بی‌قرارِ قلبش
و چشم ببندی و بو بکشی عطر تنشو که یادت بره
چه زخمی کجای دلت بود ،
که فراموش کنی دردت چی بود ،
که آروم و قرار بگیری بالآخره ...
یه وقتایی باید باشی !
اونقدری واقعی که یادم بره غیر واقعیه همه چیز
غیر از عشق ، غیر از تو ، غیر از بودنت !
آخه اینجوری که نمی‌شه !
این همه دور ، این همه بی‌هم !
می‌گم یعنی کاشکی ،
کاشکی اینجا بودی ، بد گرفته دلِ لاکردارم !
پیامش جا خوش کرد رو صفحه
+ چی داری تایپ می‌کنی دو ساعته !
پاك کردم هرچی که بودُ ؛ نوشتم - هیچی !
چشمامو بستم که خیال کنم همین جایی ،
همین کنارِ خودم‌ ؛ که دیگه نه دردی هست ،
نه دوری‌ای ، نه خیالِ تا همیشه باطلی !
#متن_نوشته
#علی_یاسینی
@ghzlrahbr
#بک
#فالو
#کنسرت
#موزیک
غزل_راهبر🖋️🖋️🖋️
دیدگاه ها (۰)

دل مردگی....

کسی نخواهد دانست که زیرِ هجومِ افکار، چگونه هر تکه‌ام به گوشه‌ای از این اتاق افتادُصبح بی آنکه همراهی داشته باشم؛ خود را با زجر جمع کردم و ادامه دادم

در واقع ما ضعیف نبودم...:/

از اسکرین شات...!!:)

سناریولینو : با اصرار زیادت لینو قبول کرد تا با هم به بار بر...

سناریو

1- آزادی ملت برام ترجمه کنین این کلمه ساده رو !!مثلا اگر اقا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط