روندگان طریقت ره بلا سپرند

رَوَندگانِ طریقت رَهِ بلا سِپُرَند
رفیقِ عشق چه غم دارد از نَشیب و فراز

غمِ حبیب نهان بِه ز گفت و گوی رقیب
که نیست سینهٔ اربابِ کینه محرمِ راز

اگر چه حُسنِ تو از عشقِ غیر مُستَغنیست
من آن نیَم که از این عشقبازی آیم باز

چه گویَمَت که ز سوزِ درون چه می‌بینم
ز اشک پُرس حکایت که من نیَم غَمّاز

چه فتنه بود که مَشّاطِهٔ قضا انگیخت
که کرد نرگسِ مستش سیَه به سرمهٔ ناز...🦋🦋


عشقوون آوارسییم جیران بالام🫀🌹
دیدگاه ها (۰)

تا بیاید  پیش من امروز و فردا می‌کند عشق را چشمان من از او ت...

تکیه کن بر شانه ام ای شاخه نیلوفری رنگتا غم بی تکیه گاهی را ...

طو نشانه الطاف خداوندی برام🫀🌹دوسـت داشـتنت بزرگتـــرین نعـمت...

برای تو !من با قلمم رنـگ میزنم و مینویـسم ،برای تـو تا دلم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط