‌ ‌ ‌ من چنان عاشق رویت که ز خود بی خبرم
تو چنان فتنه خویشی که ز ما بی خبری
به چه مانند کنم در همه آفاق تو را
کآنچه در وهم من آید تو از آن خوبتری ‌
دیدگاه ها (۷۹)

باز آی، که از جان اثری نیست مرامدهوشم و از خود خبری نیست مرا...

تو بگـــو من چه کنم  روحو  روانم باشیسر به دامان تو و گرمی ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط