#شادمهر
نشست توی ماشین، دستاش می لرزید، بخاری رو روشن کردم.
گفت: ابراهیم ماشینت بوی دریا میده.
گفتم: ماهی خریده بودم.
گفت ماهی مرده که بوی دریا نمیده!
گفتم: هر چیزی موقع مرگ، بوی اون جایی رو میده که دلتنگشه.
گفت: من بمیرم بوی تو رو می دم!
نشست توی ماشین، دستاش می لرزید، بخاری رو روشن کردم.
گفت: ابراهیم ماشینت بوی دریا میده.
گفتم: ماهی خریده بودم.
گفت ماهی مرده که بوی دریا نمیده!
گفتم: هر چیزی موقع مرگ، بوی اون جایی رو میده که دلتنگشه.
گفت: من بمیرم بوی تو رو می دم!
- ۱۷.۱k
- ۰۴ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط