مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

من آن مرغم که افکندم به دامِ صد بلا خود را
به یک پروازِ بی‌هنگام، کردم مبتلا خود را

نه دستی داشتم بر سَر، نه پایی داشتم در گِل
به‌دست خویش کردم این‌چنین بی‌دست‌وپا خود را

چنان از طرحِ وضعِ ناپسندِ خود گریزانم
که‌گر دستم دهد از خویش هم سازم جدا خود را💔🖤

وقتی جواب سونوگرافی و سی تی اسکن خودرا گرفتی و با جواب مایوس کننده دکتر باهزاران آرزوی برباد رفته داری برمیگردی خونه و یک نفر بادوچرخه ازعرض جاده میخواد عبور کنه و باسرعت ۱۱۰تا برای اینکه ردش کنی اینجور میشه وضعیتت.
کاش اصلا ایربگ نداشتی و اصلا باز نمیشدند😔😔
دیدگاه ها (۰)

پرسه در کوی غزل بۍتو عجب دلگیر استدلـم از رهگـذرانش ، ز غـرو...

لــب فــرو بــســتــه نــگــفــتــم ڪــه چــه بــا دل ڪــردی...

صبـح می‌شـودو برڪَی دیڪَر از دفتـر حیاتـمورق می‌خـوردتمـاشاے...

سیری ز دیدنِ تو ‏ندارد نگاهِ من‏چون قحط‌دیده‌ای که ‏به نعمت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط