از چرخش روزگار

از چرخش روزگار
دگر سیر شدم ...!


از چرخش روزگار دگر سیر شدم
از روز و شبم خسته و دلگیر شدم

مرگ هم نمیگیرد سراغی از من
به خیالش که جوانم
به خدا پیر شدم
بخدا پیر شدم ...
دیدگاه ها (۰)

خدایا صبری بدهبه قلبی که چیزی را میخواهداما نمی شود ...بعضی ...

میگن که :واسه اینکه با کثافات کنار بیای یا باید کثیف بشی ، ی...

بیا چند وقتی جوش هیچ چیزی را نزنیم ...من جوش خیلی چیزها را ز...

میان دفتر شعرم ،......... مرا گم کردی و رفتی .نوشتم بی تو می...

از چرخش روزگار دگر سیر شدم از روز و شبم خسته و دلگیر شدم مر...

نشسته ام که برای دلم هوار کنمجواب کرده طبیبم، بگو چه کار کنم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط