استوری عاشقانه ستاره های سربی

ستاره های سربی فانوسک های خاموش من و هجوم گریه از یاد تو فراموش
تو بال و پر گرفتی به چیدن ستاره دادی منو به خاک این غربت دوباره
دقیقه های بی تو پرنده های خسته ن آیینه های خالی دروازه های بسته ن
اگه نرفته بودی جاده پر از ترانه کوچه پر از غزل بود به سوی تو روانه



#ابی
انتظارکشیده‌ها خوب می‌فهمند در دل کسی که حسرت یک بوسه را هزار سال به جگر کشیده است چه آرزوهایی ته‌نشین شده. انتظارکشیده‌ها می‌دانند لای همه مسافران فرودگاه و ترمینال چشم دواندن یعنی چه. انتظار کشیده‌ها می‌دانند آرزوی اینکه خیلی اتفاقی ببینی‌اش یعنی چه. انتظارکشیده‌ها می‌فهمند وقتی جایی که نباید سروکله‌اش پیدا شود چه به روزگار آدم می‌آید آن‌هم وقتی که نمی‌شود حتی مثل دوتا آدم ساده با هم احوالپرسی کنید. این آدم‌ها که هزار سال است به دلشان وعده سر خرمن و فصل گل نی داده‌اند و به جایش هرشب قبل خواب، هر بار پایشان به خیسی ساحلی خورده، وقت تماشای طلوع و غروب، وقت اذان و سحری، وقت توپ در کردن سال نویی و هزار وقت و بی‌وقت دیگر خیال بودنش را بافته‌اند. خیال اینکه یک روزی کنار او، دستادست او این لحظات را سپری خواهم کرد. او مرا خواهد بوسید و خواهد گفت تو برای من بسی. نفسی، همه‌کسی، بی‌تو مرده بودم من. زنده‌ام کردی...

انتظارکشیده‌ها می‌فهمند بوسه‌ای که هزار سال صدهزار جور در خاطرت نقش کرده بودی و حالا سختی جسم و ماده و حضور و واقعیت را به خود گرفته یعنی چه. این‌ها را بفهمید دلیل گریه کسی را بعد بوسه بعد آغوش بعد یک سلامِ از ته دل نخواهید پرسید. نخواهید پرسید چه کم دارد که ذکر گرفته ان مع‌العسر یسری؟

اما امان از اسیری کز یاد رفته باشد. امان از دلبسته‌ای که دلدارش رفته باشد، مرده باشد، فراموشش کرده باشد. دندان طمع داشتنش را کنده باشد... این‌طور آدمی به چشمتان اگر آمد پشتش را آرام دست بکشید و در گوشش بگویید اگر با انتظار و چشم‌براهی حالت خوش است، تا قیامت منتظر بمان و کیفش را ببر.
دیدگاه ها (۰)

استوری عاشقانه بگو چند

استوری عاشقانه غریب اشنا

استوری عاشقانه تموم این شهرو

استوری عاشقانه اسمت که میاد

چند ده سال بعد شده. تنها در ساحل خلوت نوشهر قدم می زنی. با خ...

ستارگان جادویی

black flower(p,235)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط