نمیدانم چه میخواهم بگویم

‌نمیدانم چه میخواهم بگویم
زبانم در دهان باز بسته است
در تنگ قفس باز است وافسوس
که بال مرغ آوازم شکسته است
نمیدانم چه میخواهم بگویم
غمی در استخوانم می گدازد
خیال ناشناسی آشنا رنگ
گهی می سوزدم گه می نوازد...
دیدگاه ها (۷)

.همه چیز در زندگی موقتی و گذراست رفیق...

دلم میــخاسـت چیزی بهـش بگـویمکه بداند چقد دوسـتـش دارم..گفت...

‌کیستی که من اینگونه ، به‌اعتماد ،نامِ خود را با تو می‌گویم....

.نعیم اگه تو زندگیش فقط یه شانس داشته باشه، اونم رفاقت با آق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط