دوستت دارم...
به شمارش نفسهایم...
بہ تڪرارِ هجاےِ نامت در حنجره پر فریادم...
به نم نم قطره‌هاے بارانی شمال...
بہ مسافت ڪـوچ پرستوهاے ؏ـاشق...
به پراڪندڪَی عطر یاسِ ایوان خانہ ی مادر بزرڪَ...
دوست داشتنت را
در جرعه جرعه احساسم
نفس می‌ڪـشم
و با عطر حضورت
؏ـاشقی میڪنم...

#عاشقانه
#خاصترینم
دیدگاه ها (۰)

دیشب سرم به بالش ناز وصال و بازصبحست و سیل اشک به خون شسته ب...

خبرت هست که از خویش خبر نیست مراگذری کن که ز غم راهگذر نیست ...

توفقط مال همین قلب پر احساس منیمنم آن مزرعه ی عشق تو آن داس ...

‍ ‍ 🕊️... فرو ریخته امجای بگیرکنارِ حضوری مضطربدر آغوش بگیرآ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط