ماه تابید و چو دید آن همه خاموش مرا
نرم باز آمد و بگرفت در آغوش مرا
 
گفت: - «خاموش در این جا چه نشستی؟» گفتم:
-بوی «محبوبه ی شب» می برد از هوش مرا!
 
بوی محبوبه ی شب، بوی جنون پرور عشق
وه، چه جادوست که از هوش برد بوش مرا
 
بوی محبوبه ی شب، نغمه ی چنگی ست لطیف
که ز افلاک کند زمزمه در گوش مرا
 
بوی محبوبه ی شب همچو شرابی گیراست
مست و شیدا کند این جام پر از نوش مرا
 
بوی محبوبه ی شب جلوه ی جادوییِ اوست
آن که کرده ست به یکباره فراموش مرا...🌸💞






💝mahbube💝

#عاشقانه
#بهترینم
دیدگاه ها (۰)

گر به گلگشت چمن می روی از من یاد آرزین گرفتار قفس ای گل گلشن...

در سلسله عشق تو ، مغموم و صبورم نازم بکش ای دوست ، که مظلوم ...

‍ ‍ از رنگِ جدایی دلِ من می ترسیدیک روز نبودی دلِ من می لرزی...

چو لعل شکرینت بوسه بخشدمذاق جان من ز او پر شکر بادمرا از توس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط