مدرسه اوکی دا
part33
ا/ت: جونگ کوک گوشیت زنگ میخوره
جونگ کوک: یا شیبال تهیونگه جواب نمیدم
ا/ت : خب دیگه ساعت دوازده شبه من رفتم اتاق هاری شب بخیر
جونگ کوک از یقه تیشرت ا/ت گرفت و چون ا/ت خیلی وزن کمی داشت زود رفت عقب تر و بغل جونگ کوک افتادو همون لحظه جونگ کوک زود براید استایل بغلش کرد
جونگ کوک : هيچی نمیگی و میریم اتاق خودت
ا/ت : ولی ...
جونگ کوک : هیشششش خانوم جئون از الان قانون اول روزیر و پا نذار وقتی گفتم هیچی نگو یعنی ساکت و اینکه ولی و اما نداریم
ا/ت: جونگ کوک گوشیت زنگ میخوره
جونگ کوک: یا شیبال تهیونگه جواب نمیدم
ا/ت : خب دیگه ساعت دوازده شبه من رفتم اتاق هاری شب بخیر
جونگ کوک از یقه تیشرت ا/ت گرفت و چون ا/ت خیلی وزن کمی داشت زود رفت عقب تر و بغل جونگ کوک افتادو همون لحظه جونگ کوک زود براید استایل بغلش کرد
جونگ کوک : هيچی نمیگی و میریم اتاق خودت
ا/ت : ولی ...
جونگ کوک : هیشششش خانوم جئون از الان قانون اول روزیر و پا نذار وقتی گفتم هیچی نگو یعنی ساکت و اینکه ولی و اما نداریم
- ۱۰.۸k
- ۰۳ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط