شهر چشمان تو با عشوه دلم را ببرد

شهر چشمان تو با عشوه دلم را ببرد
قصه‌ی عشق تو از سینه غم ما ببرد

بی تو گم گشته دلم کاش کسی برخیزد
دست ما گیرد و تا مقصد و ماوا ببرد

ای خوشا از غم هجران تو دیوانه شدن
یک‌نفر نیست مرا خانه‌ی لیلا ببرد؟

هر چه زنگار غمی هست بر آیینه ی دل
گوهر مهر تو ای عشق به یکجا ببرد

آبرویم شده‌ای ؛ مهر تو باشد گنهُم
عاقبت شیوه ی چشمت دلِ رسوا ببرد

در کویری که دل از دست فراقت می‌سوخت
جلوه‌ی عشق مرا تا لب دریا ببرد

عشق ؛ توصیف قشنگیست دلا حوصله کن
یار اگر جان تو را خواست بده تا ببرد

جلوه ی دوست به صد جان و جهانت ارزد
ای خوشا جان تو را قبله‌ی دلها ببرد...🦋🦋


ایی گونلَر جوز بَبَییم💐🫂🧿🌐

#saharshehim💖
دیدگاه ها (۰)

به عاشق هر چه پیش آید پس از دیدار می چسبدبه من هم رقص زیبای ...

خواب دیدم به کنارت لب ایوانم منباز هم غرق خیالات فراوانم منه...

-مچاله شده امبين احساس هايم بين دانسـته ها و ندانسته هايم بي...

ای خوشا مستانه سر درپای دلبر داشتندل تهی از خوب و زشت چرخ اخ...

سلطان

عاشقانه های شبنم

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط