- یک روز تو را از عمق قصه های هزار و یک شب بیرون می کشم
وَ به آرامی پای فنجان قهوه ام می نشانم
به تو می‌گویم که چگونه از بعیدترین روزنه قلبم وارد شدی
و در بهترین نقطه ی آن ساکن!
آنگاه تو را پنهان می کنم
پشت کوهی از تشبیه های شاعرانه
پشت انبوهی از قصه های عاشقانه
پشت غزل و قصیده پشت کنایه و ایهام
چنان که هیچ چشم پرسشگری تو را نبیند
و هیچ دست مشتاقی به تو نرسد
من تو را دوست خواهم داشت
آرام و ممتد
ساکت و صبور
من می توانم زیباترین ترکیبها را کنار هم بچینم
و تو را در اوج غزلی زیبا بستایم
ببین ...!
من عاشقت بودن را خوب بلدم
دوست داشتنت را به من بسپار


« با تو اگرچه دور
با تو اگر چه دیر
از بی تو بودن بهتره ^^ »
دیدگاه ها (۰)

- به‌ مَسیری‌ که‌ هَرگز‌ از آن‌ نَخواهی‌ آمَد‌ نِگاه‌ میکنَم...

- چقد سخته دلت کوه درد باشه و همه به آرامش ظاهرت حسودی کنن!...

وقتی به خودمون احترام بزاریمبی شک دیگران هم یاد میگیرنکه بای...

بِعَلیٍّ الٰهی اَلْعَفو🤲باز کن آغوش خود را سائل‌ات سر می‌رسد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط