بر عشق تو سوگند که ویران تو هستم

بر عشق تو سوگند که ویران تو هستم،
از خود شده‌ام جدا پریشان تو هستم،
من پیش که گویم که این قصه هجران.. چون ابر بهاران همه باران تو هستم،
ای یار سفر کرده من کی تو بیایی؟
بازای که درمانده درمان تو هستم،
وان خانه دل سوخت از این وادی هجران،
در کنج ز این خانه غزل خوان تو هستم،
با دست خودم بر دل خود صد بار نوشتم...
بر عشق تو سوگند که ویران تو هستم!:)️🦋🦋

#saharshehim💖
دیدگاه ها (۰)

به مرگم راضیم اما فقط یک آرزو دارم؛ سرم را لحظه‌ی آخر به زان...

شادم به شادیِ تو، چه کارم به روزگار؟هرچند روزگار به آزارِ من...

نشسته‌ام به در نگاه می‌کنمدریچه آه می‌کشدتو از کدام راه می‌ر...

برگی شده، افتاده‌ام از شاخه به کوییچون باد مرا می‌بَری امّا ...

با نگاهم چشم هایت را زیارت میکنمچشم می بندم تو را در دل عباد...

تو نیستی و من می نویسم گفتی: مگر من کیستم؟ گفتم: تو دنیای من...

َ            🍃🌹♥️  بنـدِ عشــق ...  ♥️🌹🍃          چنان  در ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط