هر روز می روم به مسیری که دیدمت

هر روز می روم به مسیری که دیدمت
جایی که عاشقانه به جانم خریدمت

جایی که دیدم ای گل زیبا شکفته ای
اما برای اینکه بمانی نچیدمت

یادم نرفته است که چشمان خسته ام
افتاده در نگاه تو بود و ندیدمت

یعنی ندیدم آمده باشی برای من
اما به چشم آمده ها می کشیدمت

گر من خدات میشدم ای نازنین من
این  گونه با  وقار  نمی آفریدمت

حتی به جای این که بچینم تو را ز خاک
یک عمر عاشقانه  فقط  پروریدمت

دیوانه ام که با همه ی بی وفائیت
سی سال می نوشتمت و می شنیدمت

آری برای اینکه بدانی چه میکشم
هر روز می روم به مسیری که دیدمت🦋🦋


زنجیرلی دلین گالاجیام تا جانمدا جان وار🫀🌹
دیدگاه ها (۰)

خوبِ من! حیف است حال خوبمان را بد کنیم راه رود جاری احساسمان...

یک لحظه دل از بندِ خیال تو رها نیستدر باغ غزل‌ بی تو و چشم ت...

تنهایی یعنی بین آدمایی باشی که میگن دوستت دارن ولی کنار دلتن...

همه با یار خوش و من به غم یار خوشمسخت کاری است ولی من به همی...

رمان بغلی من پارت ۱۰۱و۱۰۲و۱۰۳ارسلان: دیانا دیانا: بله جایی و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط