پنداشتی که یاد تو

🧡🍃 پنداشتی که یاد تو،
این یادِ دلنواز
درتنگنای سینه، فراموش می شود؟🧡🍃

#فریدون_مشیری
دیدگاه ها (۰)

🌻🌻 باز باران میچکد از چشم خیسمبا گهر های فراوان قصه ام را می...

💝💝 قصه گوی ماهری شده‌امهر شب تمام یکی بودها رابا کلاف خیال، ...

💚🦋 آدم دلش هوس می کند یک روزهایی را در هوایِ بی خیالیِ مطلق ...

💗🌸 صبح شد...موهایت پراز شکوفهِ گیلاس استطلوع خورشید از شاخه ...

گفتی چه دلگشاست افق در طلوع صبح

:..« ای نسیم صبحدم خبری ده زه یا ر من ..... »..:

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط