شرط این فیک:۱۰ تا فالو و ۱۰۰ کامنت
معری فیک:عشق یک هیولا
کیم تهیونگ...اسمی که کل جهان اون رو میشناسن...یا حد اقل یک بار باند های دیگه سعی کردن با جایزه گذاشتن سرش..اون رو از بازی گرگ میش باند های بزرگ مافیا حذفش کنن(شبیه فیلم جان ویک شد که😅)
..ولی اون ها خبر ندارن که..این مرد درونش هیولایی از انتقام و نفرت و خشم سیری ناپذیرش زندگی می کنه.. وتا وقتی هم که انتقام خونوادشو نگیره نمی تونه اون احساسات رو سرکوب کنه..و هیولای احساسات منفیش رو از بین ببره.
.
هرموقع که می خواست کمی استراحت کنه وبخوابه دوباره کابوس های قدیمیش به سراقش میومدن و باعث میشدن بدون قرص خواب..کابوس هاش دست از سرش بر ندارن.
.
درسته،..اون یه مافیاست ..ودرست مثل مافیا های دیگه از سن هفت هشت سالگی زیر دست گوروهک های خلافکاران آموزش دیده و... در آینده یکی از زیر دست هاش یه محموله مهم به باد میده و برای جبرانش دخترش می سون رو به تهیونگ پیشنهاد می کنه..و از اون جایی که تهیونگ قبلا دختر زیر دستش یعنی مین رو دیده و یه بار نجاتش داده..قبول می کنه و می سون رو به عنوان
خدمتکارش میبره عمارت و... می سون که خدمت کار شخصیه کیمه سعی میکنه بهش کمک کنه ولی..کم کم با فهمیدن درد های این مرد وبه مرور عاشقش میشه و تهینگ قصیه ماهم از اون موقعی که می سون سعی می کنه کمش کنه ..دیگه هیچ کابوسی سراقش نمیاد و کاملا می سو مرحمی بر روی زخم های قدیمی تهیونگ میشه و این باعث میشه با احساس مالکیت نسبت به
می سون .. رفته رفته احساس مالکیت به عشق کامل تبدیل شه
.
می سون دختریه که بعد به دنیا اومدنش، مادرش به دلیل گلوله ای که تو قلبش فرو میره میمیره اونم به دست خوده بابای می سو
و...
می سون دختری مهربونه و بیشتر موقع ها درونگراست و لی پیش کسایی که دوسشون داره برونگرا میشه..
دختری به شدت زیبا و با چشم ابرو قهوه ای
(قشنگ تایپه تهیونگه)
شخصیت های اصلی مرد و زن:
تهیونگ (۳۰ سالشه)
جین (۳۳ سالشه)
جونگکوک (۲۸ سالشه)
می سون (۲۷ سالشه)
یوری(۲۹ سالشه)
نومی(۲۵ سالشه)
و....
هر کدوم از فیک ها کامنت های بیشتری بگیره اول اون رو اپ می کنم ... بعد از تمو شدن فیک مقدس ترین عشق این کارو می کنم
کیم تهیونگ...اسمی که کل جهان اون رو میشناسن...یا حد اقل یک بار باند های دیگه سعی کردن با جایزه گذاشتن سرش..اون رو از بازی گرگ میش باند های بزرگ مافیا حذفش کنن(شبیه فیلم جان ویک شد که😅)
..ولی اون ها خبر ندارن که..این مرد درونش هیولایی از انتقام و نفرت و خشم سیری ناپذیرش زندگی می کنه.. وتا وقتی هم که انتقام خونوادشو نگیره نمی تونه اون احساسات رو سرکوب کنه..و هیولای احساسات منفیش رو از بین ببره.
.
هرموقع که می خواست کمی استراحت کنه وبخوابه دوباره کابوس های قدیمیش به سراقش میومدن و باعث میشدن بدون قرص خواب..کابوس هاش دست از سرش بر ندارن.
.
درسته،..اون یه مافیاست ..ودرست مثل مافیا های دیگه از سن هفت هشت سالگی زیر دست گوروهک های خلافکاران آموزش دیده و... در آینده یکی از زیر دست هاش یه محموله مهم به باد میده و برای جبرانش دخترش می سون رو به تهیونگ پیشنهاد می کنه..و از اون جایی که تهیونگ قبلا دختر زیر دستش یعنی مین رو دیده و یه بار نجاتش داده..قبول می کنه و می سون رو به عنوان
خدمتکارش میبره عمارت و... می سون که خدمت کار شخصیه کیمه سعی میکنه بهش کمک کنه ولی..کم کم با فهمیدن درد های این مرد وبه مرور عاشقش میشه و تهینگ قصیه ماهم از اون موقعی که می سون سعی می کنه کمش کنه ..دیگه هیچ کابوسی سراقش نمیاد و کاملا می سو مرحمی بر روی زخم های قدیمی تهیونگ میشه و این باعث میشه با احساس مالکیت نسبت به
می سون .. رفته رفته احساس مالکیت به عشق کامل تبدیل شه
.
می سون دختریه که بعد به دنیا اومدنش، مادرش به دلیل گلوله ای که تو قلبش فرو میره میمیره اونم به دست خوده بابای می سو
و...
می سون دختری مهربونه و بیشتر موقع ها درونگراست و لی پیش کسایی که دوسشون داره برونگرا میشه..
دختری به شدت زیبا و با چشم ابرو قهوه ای
(قشنگ تایپه تهیونگه)
شخصیت های اصلی مرد و زن:
تهیونگ (۳۰ سالشه)
جین (۳۳ سالشه)
جونگکوک (۲۸ سالشه)
می سون (۲۷ سالشه)
یوری(۲۹ سالشه)
نومی(۲۵ سالشه)
و....
هر کدوم از فیک ها کامنت های بیشتری بگیره اول اون رو اپ می کنم ... بعد از تمو شدن فیک مقدس ترین عشق این کارو می کنم
- ۷.۴k
- ۲۷ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط