در پیش قدم های تو من فرش زمینم

در پیش قدم های تو من فرش زمینم
هرچند که از کوخ ولی کاخ نشینم
دل نازکم آنقدر که گل نیست، مپاشان
آتش به هوای دل تنگ و تَرَکینم
با باد پُر از اشکم و با تو پُرِ طوفان
با حادثه هم کاسه و با ابر قرینم
در تو کششی هست که بی تاب کننده ست
با هرچه که بی تاب و قرار است عجینم
دل نازک و افتاده و دلتنگ و غریبم
تا بوده همین بوده و تا هست چنینم
دیدگاه ها (۲۰)

تنهایت می گذارد، تو می مانی و یک ردپاگرمای دست هایت می رود، ...

پدرم، سلام…سلام بابا سلام نورچشم شبنم سلام دنیام سلام همدم ر...

نشسته ای به دلم با تمام شک و گمانخدا به خیر رسانَد، خدای خوب...

بیابان   رفته   و  در  بندِ یارمگرفتار    دو    چشمانِ  خمار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط