ته ته همهی ناامیدیها

تهِ تهِ همه‌ی ناامیدی‌ها ...
نداشتن‌ها
نخواستن‌ها
نبودن‌ها
بن‌بست‌ها و نرسیدن‌ها خدا را داری
که آغوشش را برایت باز کرده است ...
ناامیدی چرا...؟!



#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#حس_خوب_آرامش
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

پیشِ تو چه سِرّی‌ ست که قند است دقایق؟!دور از تو چه رازی‌ ست...

قبلِ او اصلا به عشقی من نبودم معتقدای امان از چشمِ او ! ایما...

روزی مرا از شاخه‌های باغِ خود راندییک عمر این گنجشک را بی‌آش...

دوستت دارم و دانی که گرفتارِ تو هستممی کُشد این دلِ بیـمارِ ...

تهِ تهِ همه‌ی ناامیدی‌ها ...نداشتن‌هانخواستن‌هانبودن‌هابن‌بس...

وقتی به بن بست رسیدی ...وقتی به جایی رسیدی که به نظرت آمد ای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط