روزی مرا از شاخههای باغ خود راندی

روزی مرا از شاخه‌های باغِ خود راندی
یک عمر این گنجشک را بی‌آشیان کردی...


💫من به پاییزِ تو عـادت کردم
قول دادم هـوسِ هیچ بهاری نکنم💫



#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#عاشقانه
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

تهِ تهِ همه‌ی ناامیدی‌ها ...نداشتن‌هانخواستن‌هانبودن‌هابن‌بس...

پیشِ تو چه سِرّی‌ ست که قند است دقایق؟!دور از تو چه رازی‌ ست...

دوستت دارم و دانی که گرفتارِ تو هستممی کُشد این دلِ بیـمارِ ...

دستهایم را دوست دارم .خیلی مهربان است برایم چای میریزد .اجاز...

به حدی دوستت‌ دارم که می‌دانم خدا روزی ،سوالش از تو این باشد...

تو را اندازه‌ی سربازِ غمگینی که از بُرجک ،شبی در اوجِ غربت س...

مرا اگر هزار تکه و هر تکه بهگوشه‌ای بیفتد هر هزار تو رامی‌طل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط