«حسین را کجا گذاشتی؟!» 💔😔
😭💔
سکوتِ صحرا را صدای سُم اسب شکست…
اما این بار، نه شمشیری در غلاف بود،
نه دستی بر زین…
اسب، تنها برگشت…
بیسوار…
بیحسین…
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) خود را به او رساند…
چشمانش دویدند روی یال خونینِ اسب…
بچهها دورتادورش را گرفتند…
و یک صدا، با صدایی که از دل سوخته برمیآمد، پرسیدند:
«ای اسبِ بیقرار…
حسین ما را کجا گذاشتی؟!» 😢💔
🏴🖤
#یا_حسین
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله
#کجاست_سوار_کربلا
#عمه_جان
#محرم_۱۴۰۴
╚═════ 💔🇮🇷🕊️ ═════╝
🥀🌹✨😢💘
😭💔
سکوتِ صحرا را صدای سُم اسب شکست…
اما این بار، نه شمشیری در غلاف بود،
نه دستی بر زین…
اسب، تنها برگشت…
بیسوار…
بیحسین…
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) خود را به او رساند…
چشمانش دویدند روی یال خونینِ اسب…
بچهها دورتادورش را گرفتند…
و یک صدا، با صدایی که از دل سوخته برمیآمد، پرسیدند:
«ای اسبِ بیقرار…
حسین ما را کجا گذاشتی؟!» 😢💔
🏴🖤
#یا_حسین
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله
#کجاست_سوار_کربلا
#عمه_جان
#محرم_۱۴۰۴
╚═════ 💔🇮🇷🕊️ ═════╝
🥀🌹✨😢💘
- ۱۰.۴k
- ۱۶ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط