منهوارابنفسهایتو

#من_هوا_را_بے_نفسهای_"تو"
حاشامےکنم

تار و پود عشق را
در "تو" تماشا مےکنم

بیقرارے دل من
خنده شیرین "تو"

بیستون سهل است
من فرهاد رسوا مےکنم...
دیدگاه ها (۰)

#لعنت_به_من_و_شعر_من_و_حال_خرابملعنت به شب و درد و تب و ...آ...

#نزاکت_آن‌_قدَر_دارد_که_در_وقتِ_خرامیدنتوان از پشت پایش دید ...

#ما_دو_پیراهن_بودیم_بر_یک_بندیکی را باد برددیگری را باران هر...

#روسری_آبی_به_جونم_تش_تش_زدی آتش به جون موروز و شو نالون به ...

فرهاد کوه را می‌شکافت و شیرین را می‌جست شیرین بالای بیستون ا...

بر تار و پود فرش حرم دل گره زدیمتا این که جای پای تو افتد به...

عشق بازی کار فرهاد است و بسدل به شیرین داد و دیگر هیچکس...♥️...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط