بزار مال من باشی
𝗟𝗘𝗧 𝗕𝗘 𝗠𝗜𝗡𝗘 ︳بزار مال من باشی
𝗰𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿𝟭
𝗲𝗽𝟭
و لب های خشک او که سال هاس منتظر بوسه های خیس جفت اش بود
سال هاس که حس بویایی قوی اش از بین رفته یک زمانی قوی ترین تو قلمرو بود و همه جز پیروی نمیتوانستند کاری کنند
ولی امگا موردعلاقش سرکشی میکرد و جوابگو هیچ چیز نبود
تا اینکه یک شب گرگینه ها حمله کردند قلمرو سوخت و دیگر چیزی از ان نمادند تنها چیزی که باقی ماند تهیونگ بود
𝗽𝗲𝗿𝘀𝗲𝗻𝘁 :
ویو فلیکس
بعد از مدت ها صبر قراره بزرگ ترین
کنسرت عمرمو داشته باشم
خیلی وقته که نیومدم کره
از کل زندگیم فراری بودمم
خانوادم دوستای که تو کل عمرم کم داشتم رسیدم سعول میرم ت هتل و اتاقمو تحویل میگرم و میرم تو اسانسور و دکمه طبقه ۳ رو میزنم و وارد اتاق ۲۷ میشم .
خودمو رو تخت میندازم و خوابم میبره
ویو هیونجین␥
وارد هتل میشم
سرو صدای زیادی هس
من بین اون شلوغی رد میشم خبرنگار ها دنبالمن و من مثل ی سایه همه رو رد میکنم حال نا میزونم رو نمیدونم بخاطر چیه
نمیدونم چرا سرم همش میچرخه انگار دنبال ی نفرم درسته امشب ماه سرخ میشه
از همه خبرنگار ها عذر خواهی میکنم به سمت اتاقم میرم
و یهو میبینم ی نفر رو تخت من خوابیده
بوی خون میداد
نه هر خونی ........
بوی جفتم بوی شب خونین اون باید ی امگا نادر باشه که انقد بوی خوبی داره
چیزی نگفتم بهتره بگم لبشو میبوسم و میندازمش تو بغل خودم
نفس گرمی داشت ضربان قلبش تند تند میزد و الان اروم شد
بوی خوبی داشت
بوی زندگی .............
𝗰𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿𝟭
𝗲𝗽𝟭
و لب های خشک او که سال هاس منتظر بوسه های خیس جفت اش بود
سال هاس که حس بویایی قوی اش از بین رفته یک زمانی قوی ترین تو قلمرو بود و همه جز پیروی نمیتوانستند کاری کنند
ولی امگا موردعلاقش سرکشی میکرد و جوابگو هیچ چیز نبود
تا اینکه یک شب گرگینه ها حمله کردند قلمرو سوخت و دیگر چیزی از ان نمادند تنها چیزی که باقی ماند تهیونگ بود
𝗽𝗲𝗿𝘀𝗲𝗻𝘁 :
ویو فلیکس
بعد از مدت ها صبر قراره بزرگ ترین
کنسرت عمرمو داشته باشم
خیلی وقته که نیومدم کره
از کل زندگیم فراری بودمم
خانوادم دوستای که تو کل عمرم کم داشتم رسیدم سعول میرم ت هتل و اتاقمو تحویل میگرم و میرم تو اسانسور و دکمه طبقه ۳ رو میزنم و وارد اتاق ۲۷ میشم .
خودمو رو تخت میندازم و خوابم میبره
ویو هیونجین␥
وارد هتل میشم
سرو صدای زیادی هس
من بین اون شلوغی رد میشم خبرنگار ها دنبالمن و من مثل ی سایه همه رو رد میکنم حال نا میزونم رو نمیدونم بخاطر چیه
نمیدونم چرا سرم همش میچرخه انگار دنبال ی نفرم درسته امشب ماه سرخ میشه
از همه خبرنگار ها عذر خواهی میکنم به سمت اتاقم میرم
و یهو میبینم ی نفر رو تخت من خوابیده
بوی خون میداد
نه هر خونی ........
بوی جفتم بوی شب خونین اون باید ی امگا نادر باشه که انقد بوی خوبی داره
چیزی نگفتم بهتره بگم لبشو میبوسم و میندازمش تو بغل خودم
نفس گرمی داشت ضربان قلبش تند تند میزد و الان اروم شد
بوی خوبی داشت
بوی زندگی .............
- ۳.۹k
- ۲۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط