این روزا تحمل همه چیز سخت تر از قبله

این روزا تحملِ همه چیز سخت تر از قبله
دلم یه شونه‌ی امن میخواد واسه گریه کردن
اونقدر گریه کنم که اشکام خشک بشن
اونقدر که آروم بشه این جنگی که تو سرمه
دیگه زورم به هیچی نمیرسه
وقتی میبُرم فقط میشینم یه گوشه زانو هامو بغل
میگیرم و میرم تو فکر...
دیگه نه سرو صدا میکنم،
نه چیزی رو میشکونم،
نه داد میزنم،
نه از خونه میزنم بیرون،
نه عصبی میشم،
فقط مثلِ یه جنازه زُل میزنم به یه گوشه
و تو فکرو خیالام غرق میشم...
دیدگاه ها (۰)

کـــــــه گــاهی شرح حال آدمی ممکن نیست🥀🥀

فکرو خیال مثل یه زهر کشنده افتاده به جونم و داره از درون ناب...

اگه یه روزی،یه جاییغم اومد سراغت،نشست کنارت،و دور تا دورتو ح...

حرف واسه گفتن زیاده ها،ولی مغزِ من خالیهچیدنِ کلمات کنارِ هم...

روانی منp42

p⁴جیمین ویو: رو تخت دراز کشیده بودم.. تهیونگ وارد اتاق شد× خ...

باور تون میشه یادم رفته بود دوشنبه س باید پارت بزارمم!!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط