سایهی سه و سه دقیقه قسمت یازدهم
سایهی سه و سه دقیقه: قسمت یازدهم
یکی پس از دیگری لیوان الکل سر میکشید و بعد از خالی شدنش لیوان دوباره پر میکردند
کسی تو حال خودش نبود همه مست مست بودند و کار های دیوانه وار انجام میدادن جز یه نفر
جئون هوشیار کامل بود با این حال که لیوان الکلش هعی پر میکرد
بنظر میرسید جنبه ای الکلش خیلی بالا تر از این باشه که با چندتا لیوان الکل مست بشه
ا.ت دوباره لیوان پر کرد ولی قبل از اینکه بخواد بنوشه لیوان الکل از دستش گرفته شد
جئون الکل داخل لیوان کامل خورد و داخل لیوان اب ریخت
ا.ت مست مست بود اصلا متوجه هیچی نشد و لیوان آب خورد
دوباره دوباره لیوان پر الکل کرد ولی بازم جئون اینکارشو تکرار کرد
ساعت از ۲ شب گذشته بود، دیگه مستی از سر شون پریده بود ولی هنوز چندنفر مست بودند مخصوصا "ا.ت"
بقیه رو سوار ماشین کردند و رسوند خونه ولی جئون میخواست خودش شخصا ا.ت برسونه
ا.ت سرش روی میز گذاشته بود و داشت با خودش حرف میزد:
« پشه ها به مامانشو چی میگن؟ مادر پشه یا پشه مامان؟ »a.t
جئون ریز ریز به حال ا.ت خندید
کاپشنشو برداشت و روی شون های ا.ت انداخت
خواست ا.ت بغل کنه و داخل ماشین بزاردش ولی ا.ت بلند شد ولی تلو تلو خورد
به جئون نگاه کرد و با همون حالت مستی گفت:
« مادر پشه »a.t
« آره من مامانشونم حالا بیا بریم »jk
دست ا.ت گرفت ولی ا.ت دستشو پس زد
« نمیخواد...خودم میتونم...(سکسکه) برم »a.t
« چرند نگو بیا سوار ماشین شو »jk
دست ا.ت گرفت و سمت ماشین برد ولی ا.ت سوار نشد
« گفتم خودم میتونم برم »a.t
رفت سمت ماشین یه غریبه(فکر کرده ماشین خودشه، ا.ت اصلا با ماشین خودش نیومده)
دستش گذاشت روی دست در ماشین و سعی کرد بازش کنه
« چرا باز نمیشه🤨(باحالت مستی گفت) »a.t
صاحب ماشین توی ماشین بود ولی وقتی ا.ت دید در ماشین قفل کرد و داشت به ا.ت نگاه میکرد(پشمای طرف ریخته)
جئون رفت سمت ا.ت و دو طرف بازوی ا.ت گرفت و ا صاحب ماشین عذر خواهی کرد
« معذرت میخوام، زیاد حواسش سر جاش نیست😄(لبخند زورکی) »jk
ا.ت به جئون نگاه کرد:
« به کی داری اینارو میگی؟ »a.t
به داخل ماشین نگاه کرد
« دزد(بلند) داره ماشین منو میدزده »a.t
« نه نه این ماشین تو نیست اونم دزد نیست »jk
« اع ماشین مننیست، حالا چیکار کنم واییی☺️(چقدر براش مهم بود)»a.t
ا.ت برد سمت ماشین ولی ا.ت سوار نشد
« نمیخواد خودم پیاده میرم(فکر کنید داره توی حالت مستی حرف میزنه)»a.t
یکی پس از دیگری لیوان الکل سر میکشید و بعد از خالی شدنش لیوان دوباره پر میکردند
کسی تو حال خودش نبود همه مست مست بودند و کار های دیوانه وار انجام میدادن جز یه نفر
جئون هوشیار کامل بود با این حال که لیوان الکلش هعی پر میکرد
بنظر میرسید جنبه ای الکلش خیلی بالا تر از این باشه که با چندتا لیوان الکل مست بشه
ا.ت دوباره لیوان پر کرد ولی قبل از اینکه بخواد بنوشه لیوان الکل از دستش گرفته شد
جئون الکل داخل لیوان کامل خورد و داخل لیوان اب ریخت
ا.ت مست مست بود اصلا متوجه هیچی نشد و لیوان آب خورد
دوباره دوباره لیوان پر الکل کرد ولی بازم جئون اینکارشو تکرار کرد
ساعت از ۲ شب گذشته بود، دیگه مستی از سر شون پریده بود ولی هنوز چندنفر مست بودند مخصوصا "ا.ت"
بقیه رو سوار ماشین کردند و رسوند خونه ولی جئون میخواست خودش شخصا ا.ت برسونه
ا.ت سرش روی میز گذاشته بود و داشت با خودش حرف میزد:
« پشه ها به مامانشو چی میگن؟ مادر پشه یا پشه مامان؟ »a.t
جئون ریز ریز به حال ا.ت خندید
کاپشنشو برداشت و روی شون های ا.ت انداخت
خواست ا.ت بغل کنه و داخل ماشین بزاردش ولی ا.ت بلند شد ولی تلو تلو خورد
به جئون نگاه کرد و با همون حالت مستی گفت:
« مادر پشه »a.t
« آره من مامانشونم حالا بیا بریم »jk
دست ا.ت گرفت ولی ا.ت دستشو پس زد
« نمیخواد...خودم میتونم...(سکسکه) برم »a.t
« چرند نگو بیا سوار ماشین شو »jk
دست ا.ت گرفت و سمت ماشین برد ولی ا.ت سوار نشد
« گفتم خودم میتونم برم »a.t
رفت سمت ماشین یه غریبه(فکر کرده ماشین خودشه، ا.ت اصلا با ماشین خودش نیومده)
دستش گذاشت روی دست در ماشین و سعی کرد بازش کنه
« چرا باز نمیشه🤨(باحالت مستی گفت) »a.t
صاحب ماشین توی ماشین بود ولی وقتی ا.ت دید در ماشین قفل کرد و داشت به ا.ت نگاه میکرد(پشمای طرف ریخته)
جئون رفت سمت ا.ت و دو طرف بازوی ا.ت گرفت و ا صاحب ماشین عذر خواهی کرد
« معذرت میخوام، زیاد حواسش سر جاش نیست😄(لبخند زورکی) »jk
ا.ت به جئون نگاه کرد:
« به کی داری اینارو میگی؟ »a.t
به داخل ماشین نگاه کرد
« دزد(بلند) داره ماشین منو میدزده »a.t
« نه نه این ماشین تو نیست اونم دزد نیست »jk
« اع ماشین مننیست، حالا چیکار کنم واییی☺️(چقدر براش مهم بود)»a.t
ا.ت برد سمت ماشین ولی ا.ت سوار نشد
« نمیخواد خودم پیاده میرم(فکر کنید داره توی حالت مستی حرف میزنه)»a.t
- ۶.۷k
- ۱۳ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط