میخواهم برای تو بنویسم

میخواهم برای تو بنویسم
اما نمیدانم از کجا شروع کنم مستقیم میرم به اصل مطلب
بیشتر از همیشه دلم برات تنگ شده میدونی بودن بعضی از ادمها تازه از نبودنشون شروع میشه و تاثیرشون تو زندگی ادم بیشتر از به مدت حضورشونه انقدر زیاد که یه روز به خودت میای و میبینی همه ی فکرت شده اون یه نفر شاید اون نفهمه باعث چه تناقضی تو زندگیت شده اما خودت میدونی که اون تنها دلیل تنهاییت بوده همیشه ، چه شب هایی که تا صبح بخاطرت خوابم نبرد تو کسی هستی که بعد تو نتونستم به کسی دل ببندم با اینکه در حوالی چشمم ندارمت اما همیشه کنج دلم دوستت دارم مثل همیشه
بهترینها را برات آرزومندم.🌸🍃

#تنهایی #خاطرات_تلخ
#پست_جدید #خاص
دیدگاه ها (۵)

هیجده سالم که بود مجبور شدم یک نفر رو فراموش کنم و چون بلد ن...

نملك كافة وسائل الاتصال في العالم ،لكن لا شئ يعادل النظرة•••...

زمستون داره میره...الهی غم و غصه هاتونمشکلات و دل نگرانیهاتو...

واقعیتِ تلخیه اما در واقع بیشتر وقتا کاری از دستِ ما برنمیاد...

عاشقی نکردن تو پاییز مثل نرفتن به اردوی مدرسه است؛تا آخرین ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط