تمام مدتی که باهم بودیم از اینکه ازم خسته بشی می ترسیدم.. مثل یه کابوس هر شب عذابم می داد... و الان دیگه ترسی ندارم ، تو توی ۱۰ ثانیه همچیز رو خراب کردی ، وقتی که من ساعت ها با خودم درگیر بودم که چطوری برای تو خوب باشم... شایدم تو بی رحم نبودی ، من آدم اشتباهی بودم..
دیدگاه ها (۰)

حق داشتم.. نه؟ چشمانت دریایی بود که همیشه می‌درخشید... پس چر...

هر روز دعا میکردم که یه امتحان از طرف خدا نباشی... اینقدر به...

کسی چه می داند..؟ شاید ما عاشق بودیم ، ولی عاشقی کردن را بلد...

به بهونه روزای خوبمون ، اهمیتی به حرف هایت ندادم.. ولی هر با...

Revenge or love ?Part 12 سریع در رو بست و قفلش کرد لعنتی رسم...

نعنا دیگه بوی نعنا نمیده مامانمامان همه چی عوض شده مامان حتی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط