دختری از ایران

دختری از ایران
part:²³
-خب منم برم لباسمو....
+(چشم غره)
-اوه باشه صبر کن لباسمو بیارم...
(لباسمو اوردم و گذاشتمش رو تخت کنار حایی که ا/ت بود و بعد لباسم و عوض کردم...ا/ت با نگاهای خیلی متعجب داشت بدنمو رصد میکرد سریع لباسمو موشیدم و رفتن
م کنارش)
-دلت میخواد؟😈
+چیو؟من عمرا...(مکث)(یکم اروم)خیلی گنده شده بود...این یه نشونست...درسته؟؟(لکنت)(اروم)
(کمرشو گرفتم و گذاشتمش بین پاهام)
-اوهوم...تازه چند دیقه پیش بیدار شده...قراره زود بخوابونیش!!!
+(با حس کردت دیکش اب دهنم و قورت دادم)خببب بریم شهربازی؟؟؟
-بریم بیبیی!
____________تو ماشین_____________
-خب،تا حالا قبل من دوست پسر داشتی؟
+نه!
-حتی معمولیشم...نداشتی؟؟؟
+خب واقعا حتی با یه پسر تو عمرم دوست هم نبودم...
-خواهر و برادر چی داری یا نداری؟؟؟
+نه ندارم....
-(دستم رو رو رون پاش گذاشتم و به سمت عضوش بردم و لمسش میکردم)ولی این پد بهداشتی خیلی مزاحم کارمه...
+....نرسیدیم؟؟؟
-عاشقتم!
+(تپش قلب بالا)ها؟؟خیلی وقته بهم نگفته بودی(خجالت)
-دوستت دارم ا/ت!!
+منم همینطور عشقم
(اه اه رمانتیک بازیای اینجوری رو عمرا بتونم تحمل کنم😑👍)
-اوم رسیدیم!!!
+اخجونننن شهر بازییی
______بعد از بازی(حدودا دو ساعت بعد)_________
-هوففففففف
+خیلی خوش گذشتتتتتتت
-اوهوم...بریم خونه؟
+نه!(خیلی محکم)
-دیگه چی میخوای؟شب شده!
+قولت!!!
-خبببب...نه چی میخوای؟
+بریم سوپر مارکت!
-خب باشه بریم
+(ناگهان تعداد زیادی خوراکی و بستی و به خصوص کوهی از نوار بهداشتی جلوی جونگکوک ظاهر شد)
-این همه؟؟؟
+دیگه دیگه...
-چقد نوار مگه چقد استفاده میکنی؟(مگه اصن چقدر خون ازت میاد؟😭)
+خب راستش روزی ۱۰ بار عوض میکنم(نویسنده:دقیقا ا/ت خودمم🤌🤣)
-...باشه(کارتم خالی شد...)
+اولین بارمه انقد خوراکی گرفتم
-چقد خوشحالی...(نمیدونم چرا وقتی ا/ت خوشحاله انگار منم خوشحالم)
____________تو خونه_____________
-خب و....(حرفش نصفه موند)
+خب ددی من امادم!فقط اروم...پریودم درد داره....(داد)
-چشم بیبی گرل(رفتم سمتش و دستم و دور کمرش حلقه کردم)
ادامه دارد...
پارت بعد اسماته
اسمات زیاد دوست دارید یا کم؟؟؟