وقتی زندگی بهت نارنگی میدهد

"وقتی زندگی بهت نارنگی میدهد🍊"
Part:1
폭싹 속았수다🍊

یه مدتی بود که با هم توی رابطه بودیم
داستان آشنایی مون اینطور شد که..

جفتمون توی سئول زندگی می‌کنیم و یه دوست مشترک به اسم بوگوم داریم
کلا اون آشنامون کرد.

من اولش از ته خوشم نمیومد و فقط بخاطر اینکه بوگوم ناراحت نشه و توی موقعیت بدی قرار نگیره میخواستم محترمانه رفتار کنم و یه شانس بدم
که بعدش بتونم بگم امتحان کردم و نشد
اما بعد از اینکه شناختمش عاشقش شدم اون واقعا عالیه دقیقا تایپ منه خیلی مردونه و جذابه و خیلی هم سکسی..
میمیرم من برای این بشر..

ته ویو
بوگوم تازه از جزیره دوکدو برگشته بود دعوتش کردم شام رو با هم بخوریم
رستوران Yeontabal
نشستیم و مشغول نگاه کردن منو شدیم
ته: چطوره گوشت دنده با کیمچی ترش سفارش بدیم؟
بوگوم: نه بولگوگی سفارش بدیم
ته: بیا سامگیتانگ هم سفارش بدیم، بلگوگی سنگینه واسه معدت خوب نیست
بوگوم: فکر خوبیه
ته گارسون رو صدا زد



ادامه دارد...


(اسمش اسپین آف از سریالی که آیو جدیدن بازی کرده)

❤️🔋🦭🧸
دیدگاه ها (۰)

"وقتی زندگی بهت نارنگی میدهد🍊"Part:2 폭싹 속았수다🍊 ته گارسون ر...

"وقتی زندگی بهت نارنگی میدهد🍊" Part:3 ات ویو قراره امشب با...

📌🧸بچه ها فیک جدید ژانرش و تعداد پارتش معلوم نیست اینو سریع م...

......#سناریو‌تصویر #جونگکوک #اسمات #فیک

پارت ۲امروز عروسی روزی هستشمن به آریشگاه رفتم با اینکه نمی‌خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط