کمتر دقت میکنم اینروزها

کمتر دقت می‌کنم این‌روزها.
کمتر سخت می‌گیرم به خودم، به حرف‌ها و رفت و آمدها و آدم‌ها، به نقص‌ها و قصوری که در خودم یا دیگران می‌بینم.
مدتی‌ست کمتر می‌رنجم و کمتر به‌هم می‌ریزم.
صبورترم، سبزترم، و آرام‌تر.
دیده‌ام که چه برنده، چه بازنده؛ در نهایت بازگشته‌ام به همین تکرار. سریع یا آرام، نابلد یا ماهر، در نهایت رسیده‌ام به جریان همین اقیانوس، چرا سخت بگیرم؟ چرا عجول باشم؟ برای چه خودم را سرزنش کنم؟ هر چیز بوده، درست بوده و هر چیز شده، باید اتفاق می‌افتاده. بعد از این تلاش می‌کنم، اما خودم را محدود نخواهم‌کرد. می‌رسم، اما به هر قیمتی نه! هیچ عجله‌ای برای رسیدن به هیچ‌چیزی ندارم. آرام و خونسرد به پیش می‌روم و در این مسیر پر فراز و نشیب و پیش‌بینی‌ناپذیر، از جزئیات ساده و عمیق زندگی‌ام لذت می‌برم.
از آسمان، از ابرها، از درخت‌ها، از برگ‌ها، از نگاه‌ها، از محبت‌های بی‌چشمداشت، از لبخندها... از همه چیز لذت می‌برم...

#نرگس_صرافیان_طوفان‌
دیدگاه ها (۰)

در تصورم نمی‌گنجد روزی دختر یا پسری را «فرزندم! من جای مادرت...

اگه هیچکس تورو اونجوری که هستی نمیبینه تقصیر تو نیست.آدما به...

عبور باید کرداز هر آنچه رنج که بوداز هر آنچه می‌گذرداز هر آن...

آدم باید یک دختر داشته‌باشد تا موهاش را خرگوشی ببندد و جوراب...

ترجمه لایو جینکوک p1:

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط