در خواب ها بدم راها دل گرفته اند

در خواب هاي بَدَم رؤياها دل گرفته اند
بيداريم دلتنگیست، که از چشم شهر میچکد 
گاهی تکیه داده بر تیر چراغ برق 
گاهی دست در دست زنی که به هیچ جا میرود
توافق کرده ام با خودم 
من بیشتر راه بروم 
او کمتر بغض کند رفتنت را 
باید قبل از هر چیز 
نداشتنت را به آغوش بکشم. ...
وگرنه "من" لبریز از توست...
دیدگاه ها (۰)

بپرس دوستم داری؟بگذار بگویم من؟شما را؟به جا نمی آورم!ولی... ...

با کسۍ رابطه داشته باشید ک شمارو بفهمه و بلدتون باشه...🙃بفهم...

بی خیال....از عشق برایم نگو...بهانه ات را بیاور که منتظر شنی...

اینطوری شروع شد که داشت رد می‌شد، دیدم داره دلمو با خودش می‌...

فیک ببر سیاه پارت ۱۸(ده روز بعد. صبحی که انگار تصمیم گرفته ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط