تو خونه تنها بودم اومدم طبقه پایین به گربه خونگیم غذا بدم

تو خونه تنها بودم اومدم طبقه پایین به گربه خونگیم غذا بدم که دیدم به دیوار زل زده. با خنده بغلش کردم. درحالی که نوازشش می کردم با لبخندگفتم: به کجا زل زدی پیشی ؟ اونجا هیچی نیست
هنوز جملم کامل نشده بود که صدایی بم گفت :مطمئنی؟


#ترسناک
#پیتزا
#توییت_ترسناک
دیدگاه ها (۱۸)

+ناراحت که نشدی عشقم؟!-نه معلومه که ناراحت نشدم دارم میام پی...

تو چشمای گربه عجب گیر افتادیم خاصی هست #گربه #کیوت#خنده دار

همه ما یک نفر را داریم که نداریمش !می‌دانید چه می‌گویم ؟دوست...

تو آخرین بازمانده‌ی دلخوشی‌های منی، برایم بمان لطفا!هرچیز که...

part ²⁵هانول: نه بزار بمونه خب همونطور که میدونی با خواهرم م...

Step brother p4

Mafias Stepdaughter

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط