تو مرا آزردی

.
تو مرا آزردی
که خودم کوچ کنم از شهرت
تو خیالت راحت !
میروم از قلبت ...
میشوم دورترین خاطره در شبهایت
تو به من میخندی
و به خود میگویی :
باز می آید و میسوزد از این عشق ولی ...
برنمی گردم ، نه

میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...
عشق زیباست و حرمت دارد ...
دیدگاه ها (۱)

.من هنوز کنارتم از دوراهی بگذریبه تو ثابت میکنم از همه مهمتر...

در اين دنيا تک و تنها شدم من گياهی در دل صحرا شدم منچو مجنون...

حالا نه آنوقتی که دلت تنگ است و کسی نیست پایِ حرفهایت نشیند ...

تو کجایی سهراب؟آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط