تو مرا آزردی
.
تو مرا آزردی
که خودم کوچ کنم از شهرت
تو خیالت راحت !
میروم از قلبت ...
میشوم دورترین خاطره در شبهایت
تو به من میخندی
و به خود میگویی :
باز می آید و میسوزد از این عشق ولی ...
برنمی گردم ، نه
میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...
عشق زیباست و حرمت دارد ...
تو مرا آزردی
که خودم کوچ کنم از شهرت
تو خیالت راحت !
میروم از قلبت ...
میشوم دورترین خاطره در شبهایت
تو به من میخندی
و به خود میگویی :
باز می آید و میسوزد از این عشق ولی ...
برنمی گردم ، نه
میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...
عشق زیباست و حرمت دارد ...
- ۱۰.۵k
- ۲۷ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط