تو را بینم که چون یک خرمن صبح

#تو را بینم که چون یک خرمن صبح
به بالا می‌روی آرام و آرام
من اینجا دیر ماندم، دور ماندم
به زنجیر امید ناسرانجام...
دیدگاه ها (۴)

#لحظه ای به صدای ترنم بارانو قدم هایی رو به فراموشیپا به فصل...

#دامن می کشیدخرامان، خرامان بادروی سبزه زار... ...

#می‌خواهمت چنانکه شب ِ خسته خواب رامی‌جویمت چنانکه لب ِ تشنه...

#به وقت رویش سبز جوانه با من باشدلم گرفته در این بیکرانه با ...

من عشق تورا دور از هوس می بینمالله می بینمهردو لب تورا قند و...

فقط تو دانی و .. سکوت .. لب پنجره وو اهی که بخار شد و به شیش...

تو از کدام راه می رسی؟خیال دیدنت چه دلپذیر بود.جوانی ام در ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط