امیدوارم دیگه گزارش نشه

امیدوارم دیگه گزارش نشه🫠
آخه هیچ چیز بدی توش نیست فقط اوسیمه:)
اگر اهمیت میدی تا اخر بخونه🎀

یوری «زرشک» 🍒
سن: ۱۴
مو: زرشکی تیره
چشم: سبز روشن
نفس: Breath of Crimson Blossom (تنفس گل سرخ) 🌹
دوستان:
نمدونم.......اگر خواستی بگو بزارمت تو رفیقاش 🫠
شخصیت:
مهربون و آروم، با همه صمیمی
کمی حواس‌پرت و گاهی افکارش بدون اینکه بفهمه بلند می‌شه
لبخندش همیشه دلنشین و آرامش‌بخش
با گنیا کاملاً مهربونه و آرامش اون رو می‌گیره
علایق:
گل‌ها و طبیعت، مخصوصاً شکوفه‌ها و رنگ‌های زرشکی و قرمز
کتاب خوندن و نقاشی کردن در اوقات فراغت
لحظات آرام و دور از هیاهو
بازی‌های کوچک و شیطنت‌های بی‌آزار با گنیا
عادت‌ها:
وقتی فکر می‌کنه، ناخودآگاه صداش بلند می‌شه
همیشه لبخندشو حفظ می‌کنه حتی وقتی زخمی یا خسته‌ست
موقع عصبانیت یا خجالت، موهاشو ور می‌کنه یا انگشتاشو بازی می‌ده
قبل از مبارزه، یه لحظه کوتاه نفس عمیق می‌کشه و آرامش خودش رو حفظ می‌کنه
تنفرها:
خشونت بی‌دلیل و ظلم
فریب و دروغ
وقتی کسی بقیه رو تحقیر می‌کنه یا کسی رو نادیده می‌گیره
محیط شلوغ و پر سر و صدا که تمرکزشو بهم می‌زنه
قدرت:
ذهن تحلیل‌گر و تمرکز بالا
نقش حمایتی و انگیزشی تو مبارزات
حمله‌هاش لطیف ولی دقیق و تاثیرگذار
شیپ: گنیا شینازوگاوا 🖤

گذشته:

یوری یه بچه نامشروع بوده و دلیل طلاق پدر مادرش
ولی چون که نه پدر یوری رو میخواسته و مادرش هم میخواسته بره با دوست پسرش یعنی پدر اصلی یوری یوری رو وسط جنگل ول میکنن درحالی که فقط 3 سالش بوده یه زن که شیطان کش بوده یوری رو درحالی که از ترس شیاطین قایم شده پیدا میکنه یوری رو میبره عمارت پروانه(متوجه شدین که اون زن کانائه بوده یا نه🫠)اونجا یوری بزرگ میشه تعلیم داده میشه و با الهام از تنفس کانائه تنفس خودشو میسازه چند سال بعد مادرش که سرطان گرفته بوده یوری رو تو بازار میبینه و میشناسه میره سمت یوری و خب یوری هم که مادرش که ولش کرد تو ذهنش مونده بوده مادرشو میشناسه مادرش گریه میکنه و ادا کسایی که دل تنگ بودنو در میاری اما یوری لبخند عصبی میزنه و میگه انتظار داری بغلت کنم و بگم عاشقتم؟و بعد میره ننه یوری هم میفهمه خیلی غلط بدی کرده بوده و در آخر با پشیمونی میمیره این بچه هم تولد 15 سالگیش تو قلعه بینهایت میمیره🥹

تاریخ تولد:

10 اردیبهشت